سارا سارا ، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

سارا

افکار من ... افکار تو ...

1390/10/5 9:57
نویسنده : مامان سارا
642 بازدید
اشتراک گذاری

تو پیاده رو قدم می زنیم ... دست در دست ، بغل به بغل ، قدمهامون به موازات هم تو یک مسیر روی سنگ فرش پیاده رو فرود میاد ! انگار سعی می کنه گامهایش رو بلند برداره تا با یک آهنگ منظم و هماهنگ جلو بریم! نگاهش به هر طرف می چرخه ، و دستهایش رو تو هوا تاب میده! ... تو از خودت می پرسی شام چی بخوریم؟ و نهار فردا هم!  ، اون  با تعجب در مورد توتهای ریخته شده تو سطح پیاده رو می پرسه و دلش نمیاد لگدشون کنه! ، کم کم وادارت می کنه صبر کنی تا تو مسیر پر از درخت توت پیاده رو یک مشت توت درشت و لگد نخورده جمع کنه! ... تو از بوی نعنا و پیاز داغ که توی حیاط پیچیده یاد آش رشته و کشک بادمجون می افتی ، اون با شامه اش عطر یاس  رازقی رو تو باغچه دنبال میکنه و اسم گلها رو می پرسه ... تو از پنجره نیمه باز صبح چشمت که به نیمه غبار گرفته شهر می افته بلافاصله آلودگی هوا رو  تخمین می زنی ، اون ابرهای سفید و طلوع آفتاب رو تحسین آمیز نگاه می کنه ... تو  به چراغ قرمز  تو ترافیک صبحگاهی خیره شدی و ... ! اون با دقت خیره شده به حرکت تند یک بچه گربه حین بالا رفتن از یک درخت تو پیاده رو! ...  و آخر شب تو با حسرت به لکه ها و تکه های غذا روی اجاق گاز میگی فردا هم روز خداست ! و اون با هیجان می پرسه فردا هم می ریم پارک؟؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان رها
5 دی 90 10:40
سلام عزیز دل خاله به رها هم رای بده کدش 176 است خوشحال میشیم به ما هم سر بزنی
مامان زهرا چشم عسلي
8 دی 90 17:53
سلام مامان سارا خيلي قشنگ مينويسيد دل من رو ميبريد به سالهايي كه به قول شما به خاطر نازدونه ها من خودم را فراموش نكرده بودم قلم و احساستون رو ميستايم با اجازه لينك ما هستيد دوست داشتيد به ما هم سر بزنيد ممنون مهرتان
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سارا می باشد