فرصت خوشبختتر شدن
خیلی اوقات دوستانی که بچه ندارند و هنوز میخوان از دوران زندگی دو نفری لذت ببرن از فشارهایی صحبت میکنند که اطرافیان برای بچهدار شدن به اونها وارد میکنند و اینکه حتی اگه بچه دوست داشته باشند گاهی همین حرفها باعث میشه نسبت به این موضوع جبهه گیری کنند. قبول دارم، حتی وقتی شما اولین بچه رو هم میارین همه حرفها میره به سمت دومیش! خلاصه راه خلاصی نیست. شاید یه دلیلش این باشه که بجای اینکه حواسمون به کار و زندگی خودمون باشه همیشه به زندگی اطرافیان نگاه میکنیم. اما شاید هم نیت، سهیم کردن در لذتیه که تا کسی تجربش نکنه نمیتونه اون رو درک کنه!
یک فیلم لذت بخش از زندگی یک خانواده دیدم به اسم «Marley and me» به شما پیشنهاد میکنم که حتما ببینید. نکته جالبی که فیلم داشت تفاوت زندگی خانوادگی همراه با بچه و بدون اون بود. هنرپیشه آقای فیلم یه دوست داشت که تا آخر حتی ازدواج هم نکرد. حسابی خوش میگذروند و تو کارش خیلی موفق بود و خلاصه بقول خودش راحت و آزاد بود. اما هنرپیشه آقای اصلی ازدواج کرد و سه تا هم بچه داشت. شاید تو کارش گاهی عقب میافتاد چون تمرکز و وقت کافی نداشت، شاید فارغ البال نبود و همیشه فکرش درگیر مسائل خانواده بود اما یه نگاه از پنجره خونشون بداخل و دیدن همسر و بچهها توی یه محیط گرم و صمیمی کافی بود که همه خوشبختی واقعی رو احساس کنند!
همه ما وقتی هنوز سن کمی داریم خونه آینده و خانواده آیندمون رو توی ذهن کوچیکمون نقاشی میکنیم. همه ما بزرگ شده و یه روز با اعتماد به نفس کامل مقابل چشمهای متعجب پدر و مادرمون سخنرانی میکنیم که بزرگ شدیم و میخواهیم ازدواج کنیم و…ولی آیا همه ما میدونیم که چرا ازدواج کردیم؟
خوشبختی تو هر مرحله از زندگی انسان یه معنی داره، یه زمانی آغوش گرم مادر برای حس خوشبختی کافیه. ولی فکر نمیکنم هیچ فردی که ازدواج کرده و از زندگیش کنار همسرش لذت میبره حاضر بشه دوباره برگرده و مجرد بمونه! شاید هنوز میخوان دو نفری سفر برن، هنوز می خوان دو نفری غذا بخورن و دو نفری هی پیشرفت کنند و هی کار کنند و همیشه این فرشته کوچولو رو مثل سدی مقابل کاخ آرزوها میبینند. یه کوچولو که با اجازه دادن به ورودش به خونمون در خونمون رو روی خیلی چیزهای ارزشمند دیگه باز میکنیم که هیچوقت دوتا دوتا به اونها نخواهیم رسید. شما هیچ شانس و هیچ فرصت ارزشمندی رو با بچه از دست نخواهید داد. چقدر پول قراره جمع کنید تا ارزش یه نگاه محبت آمیز فرزندتون رو داشته باشه؟ چندتا مدرک تحصیلی و موقعیت شغلی بالا میتونه برای شما یه تیکه بهشت خونگی کنار فرزندانتون رو مجسم کنه.
همه اونها که این حس رو تجربه کردند میدونند دارم از چی صحبت میکنم، فکر نکنید این هم یه نصیحته یه جور دخالت توی زندگیه شخصیه، این یه دعوت برای ورود به دنیای زیباتره.
نمی دونم براتون از چی بگم، از اینکه دوتایی کنار تخت کوچولوش میایستیم و از صورت معصوم به خواب رفتش لذت میبریم! از اینکه با هربار مامان و بابا گفتنش مهم نیست چه کاری انجام میدیم فورا به سمتش میریم و اون رو درآغوش میگیریم یا اینکه با هر تبش تب میکنیم و با هر بار مریضیش درد میکشیم. من به راحتی میتونم بگم که هر زوج با ورود فرزندشون تازه معنی زندگی مشترک رو درک میکنند. ورود به یه سطح بالاتر و ارزشمند از زندگی زیر یک سقف، آغازی برای حس خوشبختی بیشتر.