چقدر آمادگی بچه دار شدن را دارید یا داشتید ؟ ( قسمت اول )
داشتن فرزند یک تغییر عمده است و اغلب والدین درمورد تاثیرات آن بر سبک زندگی و رابطهشان آگاهی و آمادگی کافی ندارند.
چقدر آمادگی بچه دار شدن را دارید یا داشتید ؟
این سوالی ست که همه زوجها روزی به آن فکر خواهند کرد اما جوابی که برای آن می یابند مهمتر از طرح سوال است . اغلب زوجها این آمادگی را بعد از تثبیت وضعیت مالی ، خانه دار شدن و یا بیشتر شدن سنشان و ... می دانند . و گاهاً وقتی از آنها سوال می شود که چرا بچه ندارید در پاسخ خواهند گفت : هنوز آمادگی بچه دار شدن نداریم . اما از نظر من اینها فقط بخشی از تمامی بحث آمادگی بچه دار شدن است و این مقاله را بعد از 9 ماه انتظار بارداری و پس از 9 ماه بچه دار شدن برای شما می نویسم . منتظر نظرات انتقادی شما نیز خواهم ماند .
من برخی موضوعات را با شما مطرح خواهم کرد که پاسخ آنها آمادگی شما را برای بچه دار شدن نشان خواهد داد و یا اگر اکنون فرزندی را دارید که یکساله نشده و در چنگال افسردگی پس از زایمان هنوز گرفتارید به شما کمک خواهم کرد تا علت آنرا جویا شده و در درمان آن بکوشید .
ادامه مطلب هم بخونید...
١- درس اول اضافه وزن :
تصور کنید مدتها انتظار به سر رسیده و خداوند خواسته شما را اجابت کرده اکنون شما کودکی را در جسم و روحتان حمل می کنید . باهم راه می روید . باهم می خوابید و با هم غذا می خورید ...
و او روز به روز بزرگتر می شود و شاید تحمل راه رفتن را از شما بگیرد و شاید نفس شما گاهی به شماره بیافتد و حتی گاهی نتوانید ...
فرزند آوردن از ابتدا دردسرهای خود را به همراه دارد پس خود را برای یک پروژه 30 ساله آماده کنید .
یک روز که سعی دارید به خرید بروید وقتی که سه چهار کیسه میوه خریده اید و وزنشان کلاً 8-7 کیلو شده ، سعی کنید از پله های پل هوایی بالا بروید و ببینید چگونه این بار را تحمل خواهید کرد . وزن شما در ماههای 8 و 9 اینقدر زیاد خواهد شد . آیا اکنون آنقدر وزنتان متناسب هست که با 7 تا 8 کیلو اضافه وزن بتوانید راه بروید ؟
- درس دوم حرفهای دیگران :
این مهمترین درسی است که در دوران زندگی خود می آموزید . و اگر در این کلاس شاگرد خوبی باشید و حرفهای دیگران زیاد برایتان اهمیتی نداشته باشد بهترین دوران را در هر مرحله از زندگی ، تجربه خواهید کرد . حرفهای دیگران از زمانی که اعلام می کنید باردارید شروع می شود . چقدر تحمل این حرفها را دارید . برای خودتان در یک کاغذ احساسی را که نسبت به این جملات دارید بنویسید و در ادامه بگویید که عکس العمل شما درباره این حرفها چه خواهد بود و در جایی نگهداری کنید تا پس از بچه دار شدن ببینید که آیا افکارتان عوض شده یا خیر .
- اولین پند : بیشتر بخور عزیزم ، تو حالا دو نفری .
- دومین پند : هر چی دلت خواست باید بخوری ، وگرنه چشم بچه چپ می شه .
- سومین پند : بعد از اینکه بچه بدنیا اومد اگه بهش قندآب بدی ، زردی نمی گیره .
- چهارمین پند : بچه که زردی گرفته اگه بهش شیر خشت و ترنجبین بدی زود خوب می شه .
- پنجمین پند : بچه ای که زردی داره ، فقط کافیه زیر نور مهتابی بگذاری تا خوب بشه .
- ششمین پند : بچه رو لباس زیاد بپوشون . الآن گرمشه . الآن سردشه .
- هفتمین پند : بچه رو شیر بده .
- هشتمین پند : الآن بخوابونش .
- نهمین پند : ...
و اما یک داستان :
آورده اند :
روزي ملانصرالدین و پسرش هر دو سوار بر يك الاغ از دروازه شهر وارد شدند. مردم شهر شروع به شماتت آنها كردند كه چه انسانهايي بيرحمي هستند. هر دو سوار بر الاغ زبان بسته شدهاند! ملا پس از آن خود پياده شد و پسرش به تنهايي سواره ماند. جمع ديگر آنها را سرزنش كردند كه عجب پسر بيادبي! احترام بزرگتر نميگذارد و خود سواره و پدر را پياده ميبرد! پس ملانصرالدين سوار شده و پسرش را پياده كرد. آنگاه جمعي ديگر با ديدن اين وضعيت گفتند عجب پدر بيرحمي! خودش سوار شده و پسرش كه كم سن و سالتر است را پياده با خود ميبرد! در ادامه راه هر دو پياده شدند و افسار الاغ به دست به عبور از شهر ادامه دادند. جمعي ديگر به آنها رسيده و گفتند: عجب پدر و پسر احمقي! خودشان پياده ميروند و الاغ را هم بدون بار به دنبال خود ميكشند بيآنكه سوار بر آن شوند!
اینند مردم ...
خوب بگذریم و به درس سوم بپردازیم :
- درس سوم داستان انتخاب اسم :
اسم کودک را پیش از اینکه برایش اسم انتخاب کنند ، انتخاب و اعلام کنید .
در یکی از سایتها به آدرس http://hossinasadi.mihanblog.com/post/1364 خواندم که : یكی از سنتهای دیرینه كه از گذشتههای دور در بین اقوام مختلف مرسوم بوده است، برگزاری مراسم نامگذاری كودكان تازه متولد شده است كه در میان جوامع مختلف به گونهای متفاوت برگزار میشود. ایرانی ها در ششمین شب تولد نوزاد، اقوام خانواده بخصوص پدربزرگها و مادربزرگها و بزرگ خانواده را به مراسمی كه به جشن نامگذاری معروف بود، دعوت میكردند تا با مشورت با یكدیگر و تبادل نظراتشان نامی را برای فرزند تازه متولد شده انتخاب كنند. پس از انتخاب نام، نام این نوزاد و همچنین روز، ماه، سال و ساعت تولد او در حاشیه قرآن، دیوان حافظ یا هر كتاب ارزشمند دیگری كه از گذشتههای دور نام همه فرزندان خانواده در آن ثبت شده بود، نوشته میشد. یكی از رسوم به جای مانده از برگزاری مراسم نامگذاری به شیوه سنتی در مناطق مركزی كشور و بویژه استانهای اصفهان و شیراز این است كه در روز هفتم تولد نوزاد یك مراسم غیررسمی برای انتخاب نام و با حضور اقوام درجه یك خانواده انجام میشود تا در شب دهم تولد نوزاد مراسم رسمی نامگذاری برگزار شود. در این شب از همه اعضای خانواده و اقوام و دوستان و آشنایان دعوت میشود در مراسم نامگذاری حاضر شوند. سپس اسمهای پیشنهادی روی كاغذهای جداگانهای نوشته شده و در بین صفحات قرآن قرار میگیرد تا بزرگ خانواده با باز كردن یك صفحه، یك نام از میان نامهای نوشته شده را انتخاب كند. پس از انتخاب نام، توسط یكی از مومنترین افراد جمع، در گوش راست نوزاد اذان و در گوش چپ او اقامه خوانده شده و نام انتخاب شده برای نوزاد چندین بار در گوشش تكرار میشود. سپس این فرد صورت نوزاد را بوسیده و او را به نفر سمت راستی خود میدهد تا او هم نوزاد را نوازش كند و به این ترتیب همه برای لحظاتی نوزاد را در آغوش گرفته و هدیهای به او میدهند تا در انتها نوزاد به آغوش مادرش سپرده میشود.
این مراسم بسیار جالب است و من قبل از بدنیا آمدن سارا از آن اطلاعی نداشتم با اینکه افراد زیادی در فامیل متولد شده بودند اما من تاکنون در مراسم نامگذاری شرکت نکرده بودم .
4. درس چهارم خودت را برای بیماریها و لحظه های سخت آماده کن :
* زردی و یک سری از بیماریهای مخصوص نوزاد باید پیش از بدنیا آمدن کودک توسط شما مورد مطالعه قرار بگیرد .
* در مورد افسردگی پس از زایمان هم بد نیست اطلاعاتی برای خود و همسرتان بگیرید .
در سایت www.uncommon-knowledge.co.uk خواندم :
مرضيه دستانش را روی گوشهایش گذاشت تا صدای دختر 5 ماههاش را نشنود. او در خانه تنها بود و احساس درهم شکستگی روحی و ناتوانی حرکتی میکرد. از هنگامی که دخترش به دنیا آمده بود، او دچار اضطراب فزایندهای شده بود و حس میکرد که مادر بیخاصیتی است و همچنین چند بار فکر خودکشی به سرش زده بود. خوشبختانه یکی از دوستان نزدیکش که نگران حالش بود او را سرانجام راضی کرد که در جستجوی دریافت کمکهای تخصصی برآید و به روانشناس مراجعه کند.
داستان مرضيه داستان غیرمتداولی نیست. پژوهشهای تازه نشان میدهند که بین 50 تا 80 درصد مادرانی که فرزند اولشان را به دنیا میآورند و 30 درصد پدرانی که نخستین فرزندشان به دنیا میآید دچار افسردگی پس از تولد فرزند یا افسردگی پس از زایمان میشوند.
نشانههای این بیماری در افراد مختلف فرق میکند و از رخوت و بیحالی و احساس گریه تا تغییر خلق و خو و فکر خودکشی را در برمیگیرد و باعث میشود که حتی قویترین پدر و مادرها از عهده کارهای مربوط به فرزند تازه و یا انجام سادهترین وظایف روزانه در این زمینه برنیایند.
هر چند این بیماری تحت این نام تا سال 1968 توسط روانشناسان تشخیص داده نشده بود امّا افسردگی پس از تولد فرزند در مستنداتی که از زمان ارسطو به جا مانده ضبط شده و قابلهها از آنها آگاه بودهاند. تغییرات هورمونی مربوط به دوران بارداری و زایمان معمولاً برای چند روز احساس ناتوانی و خستگی مفرط در مادران به وجود میآورد امّا برای درک احساس افسردگی پایدار و مداوم باید تغییرات جامعهشناختی و نیازهای روانشناختی عظیمی که مورد نیاز فرزند جدید است، در نظر گرفته شود.
گزارش مادران
- احساس کوفتگی، ناتوانی و گریه
- بدخلقی و تحریکپذیری
- عدم احساس نزدیکی به نوزاد
- خستگی مفرط
- احساس تنهایی و انزوا
با وجودی که اغلب این ویژگیها در مورد زنان وجود دارد امّا پژوهشهای اخیر نشان دادهاند که افسردگی مردان نیز پس از تولد فرزندشان، مسالهای جدی است. در برخی کشورها شماره تلفنهای ویژهای برای کمک به والدین در این زمینه وجود دارد.
گزارش پدران
- احساس مسئولیت شدید
- ناکافی بودن نقش حمایتی از همسر
- اضطراب درباره زایمان همسر و نگرانی درباره ایفای وظایف پدری
- نداشتن احساس نسبت به نوزاد
- احساس از دست دادن نزدیکی به مادر و فرزند
- داشتن استرس زیاد درباره همسر
در واقع، موارد بالا با در نظر گرفتن این مطلب که ظرف شش هفته نخست پس از تولد فرزند، روالهای عادی خواب، کار و استراحت کاملاً به هم ریزد و کلّ زندگی والدین حول برطرف ساختن نیازهای فرزند شکل میگیرد، جای تعجب ندارد. انرژی و فرصتی برای گفتگو و دیدن دوستان باقی نمیماند، خواب فرد کاملاً مختل میگردد و ایده همسر و مادر استثنایی بودن به رویای فراموش شدهای تبدیل میگردد.
خستگی و نگرانی باعث رفتار هیجانی و جلوگیری از تفکّر منطقی میشود و فرد به افکار و احساساتش واکنش آنی بروز میدهد.
این گونه تصمیمگیریهای غیرمنطقی، لذّت ناشی از به دنیا آمدن فرزند را کمرنگ و کمرنگتر میسازد.
دنیای امروز فشار زیادی بر دوش والدین میگذارد و باعث میشود که میلیونها آدمی که تازه پدر یا مادر میشوند احساس درماندگی و ناخشنودی کنند. دوران سخت یادگیری مهارتهای فرزندپروری را تحمل کنید. عشق و علاقه به فرزند در بسیاری از مردم به صورت فوری پدید نمیآید و به مرور زمان شکل میگیرد. خیلیها میگویند فرزندانمان بزرگترین آموزگارانمان بودهاند. شما و فرزندتان با هم یاد میگیرید و رشد میکنید، مثل هر رابطه دیگری.
این بحث ادامه دارد ...( این فقط قسمت اولش بود منتظر قسمت دومش باشید.)