سارا سارا ، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

سارا

مقابله با...

1390/4/25 10:38
نویسنده : مامان سارا
457 بازدید
اشتراک گذاری

گاهی زندگی باب میل آدم نیست، هر چی میدویی نمیرسی ؛ هر کاری میکنی نمیشه؛ میری تو خیابون و شروع میکنی به راه رفتن، دلت میخواد تا ته ته دنیا پیاده بری ولی ده دقیقه که میری صدای نفسات بلند میشه.با خودت میگی بذار از همین ده دقیقه نهایت استفاده رو ببرم.شروع میکنی به سقف درختی خیابون نگاه کردن و از سبزی و لطافت  هوا لذت بردن.گاهی هم سرتو میچرخونی به سمت ویترین مغازه ها.تصمیم میگیری عمیق تر نفس بکشی.گاهی بوی سبزیا ی سبزی فروشی و احساس میکنی و گاهی بوی سیگار عابرا. ممکنه با چند نفر مواجه بشی که از بوی ادکلنشون خوشت بیاد و تو همون مغازه ها دنبال همون ادکلن بگردی بعد از پیدا کردنش پول خرید اونو نداشته باشی، حتی ممکنه تو مسیرت به چند نفر برخورد کنی و اونا در اعتراض به تو حرفی بزنن که خوشایند نیست.ولی هیچ کدوم از اینا نمیتونه تو رو از حال خوبی که داری محروم کنه چون تو خودت خواستی که بیای تو این مسیر.یه کم که جلو تر میری احساس میکنی گرسنته.      به ساعتت نگاه میکنی و متوجه میشی دو ساعته داری راه میری، کم کم دلت میخواد برگردی خونه و روی کاناپه لم بدی و موزیک مورد علاقتو گوش کنی.برای همین می ایستی و راهتو به سمت خونه کج میکنی.دیگه برات اهمیت نداره توی مسیر چه مغازه هایی وجود داره و مارک لباس و ادکلن بقیه چیه.وقتی میرسی خونه لباساتو رو چوب لباسی پرت میکنی،آهنگ مورد نظرتو میذاری.خودتو روی کاناپه رها میکنی و سعی میکنی مثل چند دقیقه قبلت احساس خوشبختی کنی ولی...

وقتی تو زندگیت به اجبار در یک مسیر قرار میگیری که باب میلت نیست طول اون مسیر هزار برابر میشه و تو سعی میکنی خودتو سرگرم کنی تا بتونی طاقت بیاری و این راه به پایان برسه ولی اون چیزی که نصیبت میشه همون احساس گرسنگی و خستگیه که باعث میشه تو نتونی حتی بعد از رسیده به هدفت احساس خوشایندی داشته باشی.

دخترم

پس تا اون جا که میتونی سعی کن در مسیر مورد علاقت گام برداری و تا اون جا که توان داری در برابر جبر محیط ایستادگی کن تا مجبور نباشی انرژی که قراره بعد از پایان مسیر نصیبت بشه و تو از موفقیت لذت ببری رو صرف آراستن راه زندگیت کنی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سارا می باشد